طرح آموزشی درسا

خلاصه این قسمت

چرا بدحجاب حاضر به پذیرش حجاب نیست؟

افراد بدحجاب پنج گروه‌اند:

1-غافل: می‌داند نباید جاذبه‌های جنسیتی را در معرض دید قرار داد اما توجه ندارد که خلاف آنچه قبول دارد عمل می‌کند.

2-جاهل: نمی‌داند حجاب چیست و باید چگونه در انظار عمومی حاضر شد.

3-لجوج: حکم حجاب را می‌داند و عمدا خطا می‌کند.

4-معاند: چون ضربه خورده لذا می‌خواهد با بدحجابی خود ضربه بزند.

5-دشمن: قصد نابودی حجاب را دارد و می‌خواهد ریشه آن را درآورد.

- تشخیص موارد فوق بسیار مشکل است و باید به روان شناسی و شخصیت شناسی و سایر مهارت‌های دیگر تسلط کافی داشت تا برخورد مناسب، انجام پذیرد.

- عدم تشخیص صحیح، نوع فرد و نوع برخورد با او موجب تبدیل شدن فرد غافل به لجوج، لجوج به معاند و معاند به دشمن می‌شود.

- باید بدانیم برعکس آنچه تصور می‌شود، اکثر افراد بدحجاب از دسته افراد جاهل هستند.

- پس اگر اکثریت افراد جاهل هستند این دسته طبیعتا نیاز به آگاهی دارند و مشکل اساسی آنان عدم اعتقاد عمیق و ریشه‌ای است.

- تکلیف ما در برخورد با افراد جاهل آنست که به آنها آگاهی بدهیم.

- فعلا هم مدنظر افراد جاهلی هستند که دسترسی خوبی به آنها داریم و امکان ارتباط مداوم با آنها وجود دارد مثل فرزند خودمان یا اقوام یا همسایه و...

- این افراد فلسفه حجاب و در یک لایه عمیق‌تر فلسفه خلقت را نمی‌دانند و هویت خود را به عنوان یک انسان و بالتبع جایگاه و مقام زن نشناخته‌اند.

خلاصه این جلسه

- حجاب یک مقوله چند وجهی است. هم امری شخصی است هم خانوادگی هم اجتماعی. هم مقوله ای سیاسی است هم حقوقی و هم استراتژیک و عبادی.

- اکثر مومنان، توان دفاع از حجاب را ندارند زیرا حجاب آنان یا ارثی است یا تقلیدی، یا عادتی، یا تعبدی یا شهودی، یا جبر محیط و خانواده بوده، و کمتر عالمانه و آگاهانه است. این افراد، قدرت انتقال آگاهی به دیگران را ندارند.

- رفتار و برخورد ما با فردی که دچار بیماری روحی شده با کسی که نقش اش میکروب سازی است باید فرق کند.

- ما بایستی رویکردمان را به مسئله حجاب تغییر دهیم و به‌جای مقابله با بی‌حجاب به ترویج حجاب بپردازیم.

- راه حل اساسی ترویج فرهنگ حجاب:

1- ایجادشناخت صحیح نسبت به خدا، انسان و هستی، برای رسیدن به ایمان و تصمیم صحیح

خلاصه این جلسه

2- آگاهی و دانش صحیح درباره تاریخ انسان، انبیا، اسلام، ایران و حجاب

3- آگاهی از راه‌های مبارزه با تمدن طاغوت به‌وسیله حجاب و راه کارهای موثر در برخورد با بی‌حجابی و بدحجابی

- وقتی انسان درک درستی از خدا نداشت، نسبت به فرامین خدا هم درک و اعتقادی نخواهد داشت.

- کسی که عظمت خدا را درک کند، هرگز نمی‌گوید دلم نمی‌خواهد.

- بنای دین بر سه نوع شناخت (جهان بینی) گذاشته شده است؛ شناخت هستی، شناخت خدا و شناخت انسان

- نگاه صحیح به هستی شامل این موارد می‌شود؛

1- وسعت و عظمت هستی

2- علت خلقت هستی

3- قوانین حاکم برهستی

خلاصه این جلسه

️ وسعت و عظمت جهان هستی:

_ مقایسه خورشید با زمین،
_ ستاره‌های کنار خورشید،
_ کهکشان راه شیری،
_ دورترین کهکشان،
_ خوشه‌های شبکه کیهانی،
_ ابر خوشه‌ها،
_ شبکه کیهانی،
_ آسمان‌ها هفت‌گانه،
_ عالم ملک و ملکوت،
_ جایگاه زمین در عوالم هستی.

بی‌نهایت بودن خالق هستی

_ درک عظمت بی نهایت،
_ الله مبدء و معدن بی‌نهایت وجود،
_ ویژگی‌های خداوند،
_ اسماء خداوند.

نگاه صحیح به انسان:

1- انسان چه موجودی است؟
2- خواسته‌های او چیست؟

شناخت کلی انسان، با شناخت آرزوها و خواسته‌های او؛ سقف همه خواسته‌های انسان بی‌نهایت است.
انسان موجود بی‌نهایت‌خواه است.
انسان روح است نه جسد.

️ هدف از خلقت انسان: خداوند انسان را آفرید تا او را به لذت بی‌نهایت برساند.

چرا خدا می‌خواهد هرچه دارد به انسان بدهد و انسان را مثل خودش کند؟
از بس که مهربان است.
بنابر این رحمتش باعث شد که انسان را بیافریند.

معاد، تجلی اتصال انسان به کمال مطلق است.

️ لذت بی‌نهایت چیست؟ انسان در دنیا از درک لذت بی نهایت ناتوان است.

خلاصه این جلسه

️بدترین نوع فراموشی: آنست که فرد دچار خودفراموشی شود یعنی به استعداد بی‌نهایت شدن خودش توجه نکند.

هدف غایی خلقت انسان: آنست که انسان متصف به صفات بی‌نهایت خدا شود و به درک لذت بی‌نهایت برسد.

در انسان استعداد رسیدن به بی‌نهایت نهاده شده و باید تلاش کند تا این استعداد شکوفا شود.

️ تفاوت استعداد انسان و برتری او نسبت به حیوان در همین بی‌نهایت شدن است وگرنه در خیلی از موارد حیوانات استعداد بالاتری نسبت به انسان دارند.

پایه‌های بی‌حجابی و عمل نکردن دیگر دستورات الهی همین نگاه زمینی به انسان و نداشتن نگاه ملکوتی به اوست.

هر میلی در انسان وجود دارد پاسخش در بیرون از او نیز وجود دارد بنابراین اگر میل به زیبایی و جذابیت در او وجود دارد قرار است به بی‌نهایت زیبایی در عالم ملکوت برسد.

تمام مواردی که در این دنیا نهی شده و حرام است به این جهت بوده که اشتهای انسان با صرف لذت‌های محدود برای رسیدن به آن لذت نامحدود کور نشود.

خویشتن داری و استقامت موجب قوت بیشتر انسان می‌شود تا در ملکوت بهره بیشتری از لذات ببرد.

خلاصه این جلسه

وقتی انسان در انجام دستورات الهی مراقبت کامل داشته باشد موجب قوت روح می‌شود به‌طوری‌که می‌تواند حتی اراده‌اش را بر قوانین فیزیک حاکم کند.

روح قوی در همین دنیا متصل می‌شود به معدن بی‌نهایت و قدرت تغییر و تبدیل پیدا می‌کند که به آن ولایت تکوینی می‌گویند.

هرچه به دستورات الهی در دنیا عمل نشود روح ضعیف شده و خدشه دار می‌شود و در آخرت معلوم می‌شود که حتی مقدارِ کمِ آرایش چه آسیبی به روح خود و دیگران زده است.

️ وقتی کسی را تحریک کنم که یک نگاه حرامی به من کند، در روح من تشعشعاتی ایجاد می‌شود و روح مرا به‌گونه‌ای خراب می‌کند که باید سال‌ها تلاش کنم تا دوباره به پیش فرض کارخانه برگردد.

روح انسان لطیف است از این حیث حساس‌ نیز هست و در اثر آلودگی‌ها اثرات جبران‌ناپذیری بر روی آن می‌گذارند.

جایگاه انسان در هستی
لذت بی‌نهایت نتیجه وصول به هدایت و ولایت تکوینی است.

همه اولیاء و انبیاء الهی دارای ولایت تکوینی بودند، شاگردان آنها هم این ولایت را داشتند لذا هرکس مراقبت کند با قوت روحی چنین ولایتی پیدا می‌کند.

️غرب چنین وانمود می‌کند که پیشرفت‌ها و تکنولوژی‌های عظیم دست یافته به آن به‌خاطر نوع سبک زندگی و از جمله نوع پوشش افراد و دست کشیدن از رعایت قوانین دینی است. به همین جهت جوانان گرایش به سبک زندگی غربی پیدا می‌کنند.
از یک‌طرف اگر غرب پیشرفتی داشته به‌خاطر عمل به قوانین مسلمانان بوده است و از طرفی ضعف تکنولوژی غرب قابل بررسی است.

خلاصه این جلسه

توجه: راه‌کار زیر‌بنایی و عمیق ترغیب افرادی که اعتقادی به حجاب ندارند، افزایش معرفت و دیدگاه توحیدی نسبت به خدا، انسان و هستی است.

حقیقت انسان روح اوست نه جسد او، بنابراین «من» با «تن» تفاوت می‌کند.

از عوامل بی‌حجابی، توجه جوانان به "تن" و غفلت از "من" حقیقت وجودشان است.

از جمله ریشه‌های بی‌حجابی، کمبود محبت است، ذات انسان دوست دارد به او توجه شود، انتظار محبت بی‌نهایت خدا داشتن و استقامت در این راه، موجب آرامش روح است.

️ اول انسان آفریده شده است بعد جهان هستی تا بذر بی نهایت انسان که همان روح اوست در این عالم ملک شکوفا شود.

خَلَقَ لَكُم ما فِي الأَرضِ جَميعًا، زمین و تمام حیوانات و نباتات را برای رشد انسان آفرید.

ان ربک هو الخلاق العلیم،
خداوند معدن بی‌نهایت خلاقیت و تدبیر است که همه چیز را برای همه دورا‌ن‌ها و مراحل زندگی انسان از پیش آفریده است.

️ انسان می‌تواند در اثر شکوفایی روحش در این عالم به مرحله خدایی شدن برسد یعنی تجلی صفات الهی شود و حتی به اذن او خلق کند.

خلق همه هستی برای رشد انسان: خداوند همه هستی عالم را با وسعتش برای انسان آفرید تا میدان رشد و شکوفایی برای او فراهم باشد.

خلقت ملائکه و جنیان هم برای خدمت به انسان بوده است.

ملائکه شوق حرکت به‌سوی ملکوت را در انسان ایجاد می‌کنند.

جنیان موظف به خدمت انسان و تأمین برخی نیازهای بشر مثل ایجاد معادن و سفره‌های زیرزمینی هستند.

حضور ملائکه در اطراف انسان به جهت یاری و امداد است و از این باب ایجاد آرامش و به اصطلاح انرژی مثبت می‌کنند.

️ حضور برخی جنیان و شیاطین اطراف انسان موجبات انرژی منفی و نگرانی او را فراهم می‌کنند.

ملائک انسانی را که در مسیر الهی حرکت می‌کند بیشترین یاری و امداد را به او می‌کنند و لو فقط به ظاهر باشد.

️ نوع پوشش انسان و طهارت ظاهری نیز در جلب امدادهای ملائک یا جلب حضور شیاطین در اطراف او اثر دارد.

خواندن و تلاوت قرآن و ادعیه در خانه موجبات حضور ملائک در مکان می‌شود و برعکس موسیقی‌های مبتذل موجبات حضور شیاطین را فراهم می‌کند.

خلاصه این جلسه

عالم هستی ترکیبی از قوانین فیزیکی آشکار و قوانین فیزیکی پنهان و قوانین ملکوتی در خود جای داده است.

قوانین فیزیک آشکار مثل شیمی، ریاضی،
قوانین فیزیکی پنهان مثل اثر زمان‌های خاص، اشکال خاص و قوانین ملکوتی مثل اثر حسرت دادن دیگران یا آه مظلوم

قوانین هستی تخلف‌ناپذیر است و هرکس از آنها پیروی کند از مزایای آنها برخوردار می‌شود

️ در علم فیزیک آشکار اثبات شده نگاه حرام بر روی انسان تشعشعاتی دارد و هم به صورت فیزیک پنهان، بر روح انسان تاثیر دارد

جوانی که فرصت ازدواج ندارد، با نگاه کردن به بدحجاب، آهِ حسرت می‌کشد، اثر این آه و ظلم در ژن‌های فرد بدحجاب و تا 7 نسل در روح و رفتار و آخرت آنها اثر دارد.

️ فلسفه آوردن انسان در دنیا چیست؟

رنج دنیا مقدمه رسیدن به لذت بی‌نهایت است. از این جهت دنیا به منزله نقطه صفر هستی است تا در عوض نقطه مقابل آن یعنی کمال را درک کنیم.

لقد خلقنا الانسان فی کبد،
دنیا باشگاه استقامت است، برای درک کمال و رسیدن به لذت بی‌نهایت.

دنیا، محل رشد انسان است، الدنیا سجن المومن، دنیا برای مومن زندان است، زندانی همراه با سختی و آرامش، به خاطر عشق و ایمان به خدا.

️ غرب تلاش می‌کند این‌طور وانمود کند که رسیدن به همه خواسته‌ها و لذت‌ها در همین دنیا محقق می‌شود در حالی‌که دنیا محل رشد روحی است

بعضی افراد تعمداً ، به جوان‌ها می‌گویند: اگر حجاب داشته باشید‌، از در و دیوار برای شما پول می‌ریزد‌، خواستگار خیلی خوب برایتان می‌آید و... این‌گونه حرف‌زدن جنایت است.

️ حجاب سخت است، در باشگاه باید سختی بکشیم تا رشد کنیم.

دنیا، محل زندگی برای بندگی است، نه فقط زندگی حیوانی و نه بندگی برای زندگی
چرا ما باید عبادت کنیم؟

برای اینکه باید به خدا و عشق او برسیم.

خدا عفیف است و حجاب انسان را به عفت می‌رساند.

️ از کودکی در فرزندانتان میل به لقا (آغوش خداوند) را ایجاد کنید.

️ جمله‌های خطرناک: چادر سر کن ثواب دارد، چادر نداشته باشی به جهنم می‌روی و... این جملات برای نسل امروز بسیار خطرناک و جوان را لجوج و از خدا فراری می‌دهد، باید بگوئیم: اگر عفیف باشی مثل خدا می‌شوی و...

️ حرکت به سوی بی‌نهایت با ایجاد صفات بی‌نهایت در خودت امکان‌پذیر است

خلاصه این جلسه

سنت‌های الهی جلوه‌های مهر خداوند است، برای رساندن انسان به بی‌نهایت:

1- سنت هدایت: عمل به قوانین خداوند به عشق او.

2- سنت انذار و هشدار نسبت به خطر انحراف: مجموعه هشدارهای خداوند به خطر گوش ندادن به هدایت‌های الهی است.

3- سنت ایجاد فرصت رشد: خداوند امکاناتی را برای رشد به ما در دنیا داده است. نام دیگر آن، سنت امداد و ابتلا و امتحان و افتتان است.

4- سنت عقوبت دنیوی برای پیشگیری و درمان: اگر با وجود همه سنت‌های ذکر شده باز به مسیر کج رفتیم؛ خداوند سختی‌ و عقوبتی در دنیا سر راهمان قرار می‌دهد.

5- سنت املاء و استدراج (مکر و کید خدا): رها کردن بنده توسط خداوند تا حجت بر او تمام شود.

6- سنت درمان در برزخ: کسی که سقوط کند اما روح ایمان در او باقی باشد و از این دنیا برود مشمول این سنت خواهد بود.

7- سنت احیا با شوک‌های شدید در قیامت و سپس پالایش در جهنم: در این سنت ابتدا انسان را به هوش می‌آورند و سپس درمانش آغاز می‌شود.

فساد ارتداد یعنی نفی کردن اصل وجود خدا و احکام او؛ این یعنی فساد عقیده که از فساد عمل به شدت خطرناک‌تر است و در دنیا دیگر فرصتی برای بازگشت ندارد.

انسانی که دارد لبه پرتگاه گناه حرکت می‌کند دو جور است:

1. کسی که می‌داند دارد قوانین خدا را زیرپا می‌گذارد ولی در باطن حکم خدا را نفی نمی‌کند؛ خداوند هم در همین دنیا به او فرصت بازگشت می‌دهد.

2.کسی که حکم را قبول ندارد و دچار فساد عقیده شده است و با هیچ سنتی در دنیا باز نمی‌گردد و تنها با شوک‌های شدید قیامت به هوش می‌آید.

️ عامل خلود در جهنم: عده‌ای که در دنیا به جنگ خدا و دین خدا می‌روند و لجاجت می‌کنند در قیامت نیز با وجود شوک‌های شدید و مشاهده آثار گناهش، باز لجاجت می‌ورزند.

خلاصه این جلسه

اگر کسی حکم حجاب را انکار کند فاسق و مرتد می‌شود، روح او می‌گندد، ایمانش از بین می‌رود.

انسان گناهکار نبایستی حتی در صورت انجام گناه، حکم خدا را انکار کند چون امید نجات او در برزخ هم از بین می‌رود.

️ در عالم برزخ فرد بی‌حجاب این حالت را احساس می کند که: وقتی دیگران به چشم و موهای من نگاه می‌کردند و من لذت می‌بردم‌، در واقع آنها آب دهان عفونی خود را به روح من پرتاب کرده‌اند و الان باید این عفونت‌های خشک شده را در برزخ پاک کنم.

عالم برزخ، بین عالم ملک و ملکوت است و فرصتی است برای ترمیم روح های جراحت دیده از گناه همراه با درد و عذاب .

فلسفه کلی برزخ: پی بردن به حقیقت انسان (بذر بی‌نهایت بودن انسان) است. توانایی‌ها و استعدادهایی که داشته، ضعف‌ها و معلولیت‌هایی که ایجاد کرده در برزخ آشکار می‌شود.

فایده برزخ: برای انسان برای پاکان آمادگی برای ورود به ملکوت و برای گنهکاران دوره درمان و رفع نواقص روح (به شرط زنده بودن روح) است.

فشار قبر، ناشی از احساس درد و رنج است که انسان در مواجه شدن با صورت واقعی خود دچارش می‌شود.

️ شفاعت، مربوط به عذاب‌های توبیخی در قیامت است و در برزخ شفاعتی وجود ندارد.

هرگاه انسان حکم خدا را انجام ندهد یا بد انجام دهد یا به تاخیر بیاندازد روحش را دچار جراحت کرده است در واقع با دهن کجی به احکام الهی اول روح خود انسان کشته می‌شود و بعد بر روی دیگر روح‌ها اثر می‌گذارد.

خلاصه این جلسه

اشتباه گرفتن منبع قدرت در دنیا از عوامل بدحجابی است.

یکی از دلایل بدحجابی شبیه شدن به مردم کشورهایی است که فرد ابرقدرت بودن آنها را پذیرفته است. در روز قیامت هر کس می‌فهمد که مُلک متعلق به خداست و کسی جز او قدرتی ندارد. در آن زمان با مشاهده قدرت الهی فرد متوجه می‌شود که اثرگذاری در دستان خداست نه هیچ یک از ابرقدرت‌ها‌.

آثار پذیرش فرهنگ دشمن

پذیرش فرهنگ دشمن به مرور موجب تسلط او بر جامعه می‌شود و هر اثری که بعد از این تسلط از سوی دشمن واقع شود، حاصل همان پذیرش اول خواهد بود و این افراد در آن آثار شریک کند.

مراحل درمان اخروی

در مراحل اخروی انسان از مستی بیرون می‌آید و به اعمال خود پی می‌برد. از این رو در وجودش آتش درونی ایجاد می‌شود که موجب تنفر از گناه شده و در مسیر درمان قرارش می‌دهد. بعد از درمان مرحله توبیخ است که در آن فرد با آثار خطای خود مواجه می‌گردد.

صرفا آگاهی از آثار اعمال موجب عذاب فرد است. فرد در این مرحله از سختی‌هایی که اولیای الهی برای حفظ دین و رسیدن آن به او کشیدند، آگاه می‌شود و در عین حال می‌داند که با خطای خود ثمرات این تلاش‌ها را از بین برده است.

عذاب شرمندگی از آثار اعمال فرد در جهنم است.

شفاعت متعلق به عذاب‌های توبیخی است و از کرامت حضرت حق جاری می‌شود و شرط آن ولایت اهل بیت و سبک نشمردن نماز است.

شفاعت؛ مرحله عافیت و خروج است مگر اینکه فرد در این مراحل هم درمان نشود که در این صورت مخلد در عذاب می‌شود.

روند شکل‌گیری تنفر از دین در دنیا
باید توجه داشت روند شکل‌گیری تنفر از دین به مرور و قدم به قدم در دنیا رخ می‌دهد. ابتدا از کم کردن طاعت شروع می‌شود و به تغییر جمع معاشرین فرد می‌انجامد. فرد از اهل فضایل جدا شده و به مرور وارد جمع اهل رذایل می‌گردد.

جمع اهل رذائل برای همراهی فرد، خطاهای او را توجیه می‌کنند و این توجیه باعث لذت از رذایل و تنفر از فضلیت‌ها می‌شود. تکرار این حالت در فرد او را به تکذیب و تمسخر حق می‌رساند و جاگیر شدن این حالت در وجودش باعث خواهد شد که حتی بعد از مراحل اخروی هم این احوال از وجودش خارج نشود و دچار عذاب خالد شود.

علائم اهل جهنم

علائم اهل خلود

علائم اهل نجات

خلاصه این جلسه

دنیا بر خلاف تصور برخی انسان‌ها هتل نیست بلکه باشگاهی است که باید روح را در آن قوی کرد. کسی که می‌داند سختی دنیا او را به کجا می‌رساند از آن لذت می‌برد. در دنیا، روح با غلبه بر جاذبه محدود‌ها قوی می‌شود‌‌.

یکی ابزارهای باشگاه دنیا برای قوی کردن روح، شهوت است. همان‌طور که ورزشکار با غلبه بر جاذبه زمین وزنه می‌زند و جسم خود را قوی می‌کند، آدمی باید بر جاذبه شهوت غلبه کند و روح خود را قوت ببخشد.

مکتب اپیکوریسم می‌گوید اگر می‌خواهی از دست شهوت نجات یابی باید آن را به تمامی ابراز کنی تا آرام بگیرد.

در مقابل دین اسلام در مواجهه با غرایض اولا سرکوب غرایض را مجاز نمی‌داند و تحت عنوان رهبانیت رد می‌کند. ثانیا؛ افراط در برآورده کردن غرایض را هم مجاز نمی‌داند و برای آن حدودی تعیین می‌کند تا در عین برآورده شدن نیازها، فرد با کنترل غرایض به قوت روحی دست پیدا کند و به ملکه حیا و عفاف برسد.

موقعیتی که فرد را به خشم می‌آورد فرصتی برای رسیدن به عفو و بخشش در روح است.

خطرات موجب ترس می‌شوند پس فرصتی هستند تا فرد با عبور از ترس به شجاعت برسد.

مراحل قوت بخشی به روح:

اول؛ صبر در برابر موقعیتی است که فرد را به رفتار غلط می‌خواند. مثل اینکه آدمی از دیدن نعمت دیگران در شرایط حسادت قرار می‌گیرد ولی مقاومت کند و دچار حسادت نشود.

دوم؛ شکر است مثل اینکه نه تنها حسادت نکند بلکه بابت نعمت‌دار شدن دیگران خدا را شکر کند.

سوم؛ تسلیم است مثل اینکه فرد در قلب خودش هم، بر نعمت‌داری دیگران خوشحال باشد.

چهارم؛ رضاست مثل اینکه فرد بر هر چه از خدا جاری می‌شود رضایت قلبی داشته باشد.

انسان مرتبه‌ای بالاتر از فرشتگان دارد زیرا فرشتگان خودش نمی‌تواند به این روح قوی برسد چون ابزار آن که شهوات و غرایض هست را ندارد.

غایت تکامل عرفان‌های کاذب شرقی این است که فرد با همه مهربان باشد و حتی در برابر ظلم هم سربه‌زیر باشد.

غایت عرفان‌های کاذب غربی این است که فرد تمام قدرت و شهوت خود را اعمال کند تا به پایان برسد.

اما عرفان اسلامی فردی قوی می‌سازد که توان کنترل قوای خود را دارد. دین برنامه‌ی قوی کردن روح با غلبه بر جاذبه‌ها در مواجهات زندگی است. اگر روح قوی شود می‌تواند در مقابل نفس انسان مقاومت کند.

خلاصه این جلسه

تقوا یا همان قوت روح، به وسیله انجام اعمال عبادیِ با توجه حاصل می‌شود.

️اراده قوی یکی از مصادیق روح قوی است و باعث می‌شود فرد شجاعت مقاومت در برابر فشارهای بیرونی و دشمن را پیدا کند.

️ تزلزل درونی یا اضطراب به دلیل ضعف روح ایجاد می‌شود. کسی که دارای روح قوی است، آرامش دارد و از نگرانی ها به دور است. عبادتِ با توجه فرد را به قوت روح می‌رساند و دقت روی نیت محور توجه است.

️ نیت؛ انگیزه فرد برای انجام هر عمل است، اینکه چرا این عمل عبادی را انجام می‌دهد.

ارکان نیت: توجه، تمرکز، تلقین و تصمیم است.

️ موثرترین عامل در تقویت اراده و جان کلام در نیت، تلقین و تصمیم است و برای رسیدن به آن باید توجه و تمرکز محقق شود.

در هر عمل عبادی اول باید توجه کرد تا چیستی عمل را فهمیده شود.
مثلاً در زمان وضو باید توجه کرد که بناست روح پاک شود، پس لازم است فرد در ضمن وضو برای پاک کردن قلب و جان خود تصمیم بگیرد. فرد در عین شستن دستش باید تصمیم بگیرد که دست از تمام اعمالی که روح و جانش را آلوده می‌کند، بردارد. در هر بار وضو گرفتن این تصمیم تمدید می‌شود و تکرار تصمیم موجب تقویت اراده خواهد شد. رشد انسان در صورتی است که با تقویت اراده بتواند در برابر خواسته‌های نفس، خود را کنترل کند.

️ توجه در اجزای وضو و رسیدن به تصمیم در آن‌ها:

1فرد در حال شستن صورت خود تصمیم می‌گیرد که صورت دلش را از آلودگی پاک کند. در عین حال برای پاک کردن اجزای صورت خود از آلودگی‌های دنیا نیز تصمیم می‌گیرد. پیشانی را از عناوین کاذب و جاه پاک می‌کند. چشم، گوش، بینی و دهان خود را از کارهایی که آنها را آلوده می‌کند، پاک می‌کند.

2دست راست را می‌شوید و تصمیم می‌گیرد که اعمال خوبش را از ریا خالص کند.

3 دست چپ را می‌شوید و تصمیم می‌گیرد که از اعمال غلط دست بردارد.

4 مسح سر می‌کشد و تصمیم می‌گیرد که فکر خود را از آلودگی‌ها پاک کند.

5 مسح پای راست می‌کشد و تصمیم می‌گیرد که در راه درست حرکت کند.

6 مسح پای چپ می‌کشد و تصمیم می‌گیرد که در راه باطل حرکت نکند.